فکرش حسابی مشغول بود ،نمی دونست چرا اینطوری شده کجای کار اشتباه بود. برای بچه هاش هیچی کم نذاشته بود .خونه خوب، وسایل عالی، پول، معلم های خصوصی ویلا خلاصه همه چیز.از چراغ قرمز رد شد چون اصلا حواسش نبود.
.
دنباله ی داستان در ادامه مطلب
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
زردی من از تو؛ سرخی تو از من | 0 | 331 | admin |
شناسایی دروغگو با یک نگاه | 0 | 410 | admin |
ماجرای دو گرگ | 0 | 247 | admin |
دختر كم توقع! | 0 | 319 | admin |
راه و رسم عاشقی | 0 | 320 | admin |
به سلامتیِ همه | 0 | 225 | admin |
24 ساعت از زندگی دخترا | 0 | 449 | admin |
کیک خداوند | 0 | 279 | admin |
شرايط ازدواج دختران براي پسران در استانهاي مختلف | 0 | 433 | admin |
فکرش حسابی مشغول بود ،نمی دونست چرا اینطوری شده کجای کار اشتباه بود. برای بچه هاش هیچی کم نذاشته بود .خونه خوب، وسایل عالی، پول، معلم های خصوصی ویلا خلاصه همه چیز.از چراغ قرمز رد شد چون اصلا حواسش نبود.
.
دنباله ی داستان در ادامه مطلب